ترجيع بند هالوى تهرانى

       از كف دست خالى بى مو 

        چند گويى كه مو بكن هالو

ادامه نوشته

تاخیر زیاد

پس از مدتی تاخیر بعد از معذرت خواهی اولا سال نو را به دوستان و هموطنان گرامی تبریک میگم ثانیا شعرای جدیدی که از طرف آقای هالو به دستم رسیده را پشت سر هم واستون میذارم دوباره اعتراض نکنین که چرا فقط هالو ثالثا میخوام یه تغییر اساسی بدم به وبلاگ به کمک و نظرتون اساسی احتیاج دارم

حافظ (اسب تازی شده مجروح به زیر پالان طوق "زرین" همه بر گردن "خر" می بینم)

این چه شوریست که در دور قمر می بینم
همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم

هر کسی روز بهی می طلبد از ایام
علت آنست که هر روز بتر می بینم

ابلهان را همه شربت ز گلاب و قند است
قوت دانا همه از خون جگر می بینم

اسب تازی شده مجروح به زیر پالان
طوق "زرین" همه بر گردن "خر" می بینم

دختران را همه در جنگ و جدل با مادر
پسران را همه بدخواه پدر می بینم

هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد
هیچ شفقت نه پدر را به پسر می بینم

پند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کن
که من این پند به از گنج و گهر می بینم

مارگوت بیکل ترجمه ی احمد شاملو

تنها آن‌که بزرگ‌ترین جا را
به خود اختصاص نمی‌دهد
از شادی لبخند بهره می‌تواند داشت.

آن‌که جای کافی برای دیگران دارد؛
صمیمانه‌تر می‌تواند
با دیگران بخندد؛
با دیگران بگرید.
 

 

از فرضیه ام معلمان آشفتند

از حنجرشان هرچه درآمد گفتند

اما به خدا هنوز هم معتقدم

از جاذبه تو سیب ها می افتند!